حسین سالار قلبها
دل های بی قرار توی سودای بی کرونامشب خوش اومدی که بهاری ترین خزوناین جا بساط عشق، مثل بارون فراهمِیک روز این عزا، مثل صد تا محرمِشعله به پا شددوباره سینه ها غرق عزا شددر بهشت فاطمیه وا شدخدا می زنه صدا وااااای واااای اااایشوری جهنمی، توی چشمای مردمههر کس داره میاد، توی دستش یه هیزمهاون یاسِ پشت در، که به آتیش کشوندنشعکسی که جبرئیل نداره روی دیدنشدر رو سوزندنچشای خدا رو به خون کشوندنعلی رو میون کوچه ها کشوندنزیر تازیونه ها وااااای واااای اااایبی تابه حیدره، دلِ از بی کسی پُرشخون دلش رویِ، گلای سرخِ چادرشفضه بیا ببین، که به روزش چی اومدهآتیش چی کرده که، نفسش بی رمق شدهخدا گواهِ، با اشکای زنی که بی پناهِروزگار همه عالم سیاهِروزگار بی وفا وااااای واااای اااای |
نوشته شده در سه شنبه 91 اردیبهشت 5ساعت
ساعت 12:15 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس| نظر بدهید
By Ashoora.ir & Night Skin